دست به قلم های ســیدجلیل

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
دست به قلم های ســیدجلیل

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

مادرانه


دیشب بعد از یه چند روز که فرصت تماشای سریالهای ماه رمضون رو نداشتم ، نشستم پای سریال مادرانه ... داستان جالبی تو فیلمنامه داره منتها هنوز برای کارگردان ها فیلم ساختن تو معضلات اجتماعی ناملموسه ، براشون خوب جا نیوفتاده که فیلم رو یه جایی تو دور ترین شعاع ممکن از احساسات بسازند ... خلاصه ما درون را نگریستیم نه برون را...



شاید بشه گفت لپ مطلب فیلم و اون اصلی ترین جمله ی فیلم رو تو قسمت دیشب پدر مریم تو دیالوگش گفت ، اگه دیده باشید پدرش برمیگرده بهش میگه " اگه دلت به جایی گیر کرد ، تموم زندگیت نخ کش میشه" ... 

تو این فیلم نشون داد زندگی بعضی آدمها خیلی وقته نخ کش شده ! 



از توهم گنج را گم می کنی (طلا ومس)


یک عمر همه دنبال کلید بهشت می گردیم دنبال گنج دنبال کیمیا دنبال راز و رمز سعادت ولی جایی دنبالش می گردیم که نیست.

آنچه گنجش را توهم می کنی 

از توهم گنج را گم می کنی

خداوند به موسی فرمود محبت به خاطر من عداوت هم به خاطر من.

دوست داشتن واسه خاطر خدا یعنی هر که را خدا دوست داره تو هم دوست داشته باش یعنی ترازوی دلت بشه خدا محیت به خاطر خدا نه واسه چشم و ابرو و خط و خال حتی نه واسه دل خودت فقط واسه خدا اگه معیار و میزان محبت خدا باشه ، اگه قدر هم نبینی باز عمل می کنی اگه ناسپاسی هم ببینی باز عمل می کنی  اونهایی که تو رفاقت وسط کار کم میارن واسه اینه که بخاطر خدا نکردن وگرنه تو این وادی هر چی بیشتر مبتلا بشی مقرب تر میشی.

از کیمیای مهر تو زر گشت کوی من 

آری به یمن لطف شما خاک زر شود 

این کیمیا محبته باقی همه سنگلاخ و بیراه است.

بشوی اوراق اگر همدرس مایی 

که علم عشق در دفتر نباشد




نونوایی



پسر خاله :یه روز رفتم نونوایی ... نونوا گفت هر کسی اومد بگو پشت سرت وا نسه نون نمی رسه ، منم هر کی اومد گفتم بیا جلوی من واسا پشت سرم نون نمی رسه.