دست به قلم های ســیدجلیل

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
دست به قلم های ســیدجلیل

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

مسخ

امروز سوار اتوبوس بودم، همیشه وقتی تو اتوبوس جای نشستن داشته باشم شروع میکنم به خوندن جزوات دانشگاهم یا کتابی اگه همراهم باشه...
اما امروز با پدیده ی خجالت آوری روبرو شدم، برای یک لحظه که سرم رو بالا آوردم و نگاه به جمعیت انداختم متوجه شدم همه سرشون تو گوشیشونه!

تنها کسی که ازین قاعده مستثنی بود راننده ی اتوبوس بود...

به این فکر میکردم که نیاکان ما سرهایشان را که به زیر می افکندند از ترس نگاه ناروا به نامحرم بود، اما نگاه به نامحرم این روز ها کف دست ماست!
نیاکان ما سربه زیر که می انداختند غرق در سلوک عارفانه ی خود میشدند و امروز سربه گوشی فرو می بریم و مسخ میشویم..

مسخ !!!

به ما گفت تنها چیزی که آخر و عاقبت دارد تقواست
والعاقبة للمتقین

نفوذ

دیگه نفوذ چجوری میخاد باشه!
یا باید فرهنگ غرب رو بپذیریم یا نپذیریم...
اگه غربی بخوایم باشیم ) که عمرا غربی ها بزارن ما عین اونا باشیم( دیگه حسین حسین کردنمون چیه؟
دیگه انداختن یه لته دستمال رو کیلیپس چه صیغه ایه؟ دیگه پنهون کردن روابط دختر و پسر از خونواده ها چه معنی داره!
اگرم غرب نفوذی نداشته و مردم اسلام رو دوست دارند، پس این ادا بازیا رل زدنا ارتباطا، عکسای ناجور و هرجور، ناهنجاریها... نباید تو اسلام جایی داشته باشه...چون انسان اسلامی چارچوب دارد
حتی حیوانات برای بعضی رفتارهاشون چارچوب دارند، من جمله جفت گیری...هیچ حیوان ماده ای بدون زحمت در اختیار جنس نر قرار نمیگیرد.

من وقتی پذیرفتم که مسلمانم )فارغ از نگاههای اشتباه مصداقی به بعضی از مسلمان نماها( ، باید تمام مشخصه یک مسلمان رو بپذیرم...
هیچ کس به اندازه تفکر من ،قادر نیس مانع نفوذ فرهنگ اومانیستی غرب بشود..

#ممنون_که_فکر_میکنی