دست به قلم های ســیدجلیل

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
دست به قلم های ســیدجلیل

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

حوالی قلبم


بهار

از نیمه گذشته
و با نبودن تو
از این حوالی قلبم
کسی نمیگذرد..


س.ج



اونور پیچ


هوالحق

مگر فرقی هم میکند چگونه بنویسی ، مهم این است صادقانه بنویسی ، و رسالت را صحیح به  جا آوری . موردی که امروز نیاز جامعه مطبوعاتی ماست ، صادقانه نوشتن مانع از قضاوتهای زود و نابجاست .

انتخابات هم داره کم کم فضای جامعه رو عوض میکنه مراقب قضاوتهای بیجا و آلوده کردن محیط انتخابات چون داره بوی من من دوباره در میاد...

هرکسی ادعاش بیشتره خاطرجمع باشین طبلش توخالی تره ...

ولی با وجود هر چی کاستی و کمی که حاج محمود داشت (که نسبت به بقیه دول کمتر بود) حقش این نبود که با نگاه غضبناک بدرقه بشه ..

نکنه یادمون بره چه نکات مثبتی پایه ریزی شده و چه زوایای منفی گرفته شده ...

به امید انتخابی اصولی تر با رویکردهای مثبت سوم تیری ها و خالی از وجود هرگونه منفی گرایی و انحراف های کاذب ...


پ.ن: انور پیچ می بینمتون :d





دوراهی

تو دوراهی افتادم

یکی منو دربیاره..




کلنا عباسک یا زینب(س)

هوالحق



هنوزم که هنوز است بوی غربت می آید

و کاروانی که هنوز به مقصد نرسیده

کاروانی از اسیران کربلا

و فریادهایی از وامصیبتای زنان سوری 

در هیاهوی فریاد الله اکبر نیزه داران یهود

خبر داری که سلفی های یزیدی تبار

آن نطفه های حرام شبهای تیره و تار

از نسل حرمله هایی زبون و خوار 

این روزها دل شیعه را خون کرده اند



آیا دوباره عباسی هست تا غیرتش بجوشد

آیا عباسی هست تا معبر اشقیا را بسوزاند

آیا عباسی هست تا علمش را بر دشت تف دیده ی دیار علوی نشین شام بکوبد

و بر غیرت خود بایستد و فریاد روحی فداک یا زینب(س) سر دهد...


تن ما کیسه های سنگر دفاع از حریم قدسی توست یا زینب(س)








تشویش



گفته بودم باده را خواهم خرید

غرق تشویشم
کمی مهلت دهید!

س.ج




خدای من


خدای من

ستارعیوب و خطاهای من
درمانده ام
توان بده به پای من
خدای من!
هرصبح نگاه پنجره را
سمت روزی ز دیده بازکنم
و روزم به تسبیحت آغارکنم
خشنودم از آنچه رضایت همان دهد
آری رضای من
خدای من..





روزی

صبح امروز نگاه پنجره را

سمت روزی روانه میکردم